یمن موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد و بسیار چشمگیری دارد که آنرا از نظر استراتژیک برای عبور کشتیهایی که از خلیج فارس و اقیانوس هند میآیند حیاتی میسازد. در واقع یمن راه دسترسی به آسیا و خاورمیانه است. وی ادامه داد: در سال 1967، در منطقه جنوبی یمن کنونی، مارکسیسم حکمفرما بود و این منطقه خود را جمهوری خلق جنوب یمن مینامید. این مسئله منجر به حضور نظامی شوروی در بندر عدن شد و یمن را به قسمت مهمی از جنگ سرد تبدیل کرد. در سال 1979 هم دولت کارتر محمولهای بزرگ از سلاحهای پیشرفته را بوسیله کشتی برای شورشیان طرفدار غرب در شمال یمن ارسال کرد که آغازگر دوره طولانی مدت درگیری و کشتار در این کشور شد. مارکسیستها سرانجام قدرت خود را از دست دادند و یمن بطور رسمی اعلام اتحاد کرد. اما این در حالی است که این کشور هیچگاه حقیقتاً متحد و یکپارچه نبوده است. در واقع یمن از چندین اجتماع قبیلهای، و سرزمینی کویر مانند درست شبیه به افغانستان تشکیل شده است. همچنین در این کشور، گروههای شبه نظامی و سلاحهای مختلفی وجود دارد. ضمن اینکه چیزی نمانده که جمعیت این کشور بخاطر درگیری به دو گروه شیعه و سنی تقسیم شود.
شیعیان یمن در قسمت شمالی این کشور و در مرز با عربستان سعودی ساکن هستند و برخی گزارشها میگویند که این شیعیان تحت تاثیر شیعیان عراق و برخی کشورهای شیعی دیگر قرار دارند. واکر در ادامه گزارش خود میافزاید: این در حالی است که عربستان سعودی، آنها را "بیش ازحد طرفدار ایران " میبیند و براین باور است که آنها بزودی با حزبالله لبنان متحد خواهند شد. اسرائیل هم مانند عربستان سعودی براین باور است که حضور نظامی آمریکا در یمن ضروری است چراکه احتمال به قدرت رسیدن شیعیان و همچنین افزایش نفوذ ایران در این کشور را از بین میبرد. در همین حال، در صورت تاسیس یک پایگاه عمده ارتش آمریکا در عدن، این پایگاه با نیروهایی آمریکایی مستقر در اردن تکمیل میشود و امکان حمله به سومالی، بویژه دزدان دریایی سومالی را که از آنجا در خلیج عدن و اقیانوس هند عملیات انجام میدهند، برای غرب آسان میکند. درواقع، بندر عدن فاصله زیادی با ساحل سومالی ندارد و به خاک سودان هم نزدیک است. جایی که چین منافع نفتی زیادی در آن دارد.
این مقاله با اشاره به اهداف آمریکا از حضور نظامی در یمن افزود: در صورتیکه اسرائیل بخواهد از راه هوا به ایران حمله کند، وجود پایگاه نظامی آمریکا در یمن چنین حملهای را آسان خواهد کرد و نیاز اسرائیل برای استفاده از پایگاههای هوایی عراق منتفی خواهد شد. وی افزود: از دیدگاه این نوکلاهبرداران، حضور نظامی آمریکا در یمن به این معنی است که اگر اسرائیل، آمریکا را به جنگ با ایران تحریک کند، این حمله از نظر استراتژیک در منطقه قابل دسترسی صورت خواهد گرفت. آمریکا به این ترتیب کنترل کشتیرانی به خلیج فارس را هم در اختیار خواهد داشت. اگر بعضی گزارشها درست باشد، آمریکا به دولت یمن وعده یک میلیارد دلار کمک مالی و همچنین آموزش نظامی به ارتش و نیروی هوایی یمن را داده است که البته در کنار آن، حضور نظامی آمریکا در عملیات نیروهای ویژه و اهدای تسلیحات پیشرفتهای که برای مبارزه با طالبان در پاکستان از آنها استفاده میشود نیز از جمله دیگر پیشنهادات آمریکا به یمن است[1] .
این کارشناس آمریکایی در ادامه اظهار میدارد: آمریکا با برقراری ارتباط قوی با رئیسجمهور یمن و اطرافیان او، خود را یکبار دیگر با یکی از کشورهای بیثبات و غیرقابل پیشبینی خاورمیانه متحد کرده است. در سال 2009، "علی عبدالله صالح "، رئیسجمهور یمن ادعا کرد که نیروهایش یک واحد از نظامیان اسرائیلی را که مشغول همکاری با شبهنظامیان شورشی بودهاند، بازداشت کرده است. وی وعده داد که این اسرائیلیها را محاکمه خواهد کرد، ولی هیچگاه به قول خود عمل نکرد.
گزارش امریکنفریپرس در انتها با اعتراف به اقدامات مداخله جویانه آمریکا و اسرائیل در مسائل داخلی ایران و سایر کشورها مینویسد: مداخله اسرائیلیها در یمن یک مسئله جدید یا غیرعادی نیست. برای مثال اسرائیل به شورشیان کرد برای ایجاد وحشت در ایران آموزش میداد.از سوی دیگر حضور آمریکا در یمن برای چین هم حضوری آزاردهنده خواهد بود. زیرا چنین حضوری برای آمریکا و همپیمانانش و به ویژه هند، به معنای افزایش حضور آنها در اقیانوس هند خواهد بود که گذرگاهی حیاتی برای تجارت چین به حساب میآید. با این حال، این نوکلاهبرداران، ایران و نه چین را اولویت خود میبینند. برای آنها ایران به مثابه یک کار نیمهتمام است و یمن میتواند پایگاهی ایدهآل برای حمله به ایران باشد[2].
نکته ای که امروز و با توجه به تحولات منطقه باید به تحلیل آقای واکر پیرامون چرایی حضور دولت متبوعش و رژیم صهیونیستی در خاک یمن اضافه نمود آن است که نویسنده امروز به خوبی و با مشاهده خیزش مردمی ملتهای مسلمان منطقه و ازجمله مردم مسلمان یمن(شیعه و سنی ) به خوبی دریافته است که آمریکا و متحدینش در خاورمیانه دیگر نه تنها الگوی مطلوبی برای مردم مسلمان منطقه نیستند بلکه ملل مسلمان منطقه با انتخاب راه و الگوی ایران بدون کوچکترین دخالتی از سوی حکومت ایران و به شکل خودجوش پای در عرصه استقلال و آزادی به عناون اصیلترین آرمانهای ملت انقلابی ایران گذارده اند. مسیری که ملت ایران درحدود 3دهه پیش از این پای در آن نهاد و ثمره آن استقلال بی مانند ملت ایران است که همه ملل جهان را به تحسین واداشته است.
پی نوشتها:
1- مومنی میر قاسم، کتاب خاور میانه، ابرار معاصر ایران، 1384
2- یونسیان مجید، کتاب خاورمیانه، ابرار معاصر ایران، 1384
نويسنده: سيد محسن حسيني
منبع : مركز اسناد انقلاب اسلامي
نظرات شما عزیزان: